شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس

رفتن پادشاه مازندران به جنگ كی‏كاوس

چو رستم ز مازندران گشت باز            شه اندر زمان رزم را كرد ساز

         سراپرده از شهر بيرون كشيد            سپه را همه سوى هامون كشيد

         سپاهى كه خورشيد شد ناپديد            چو گرد سياه از ميان بردميد

         نه دريا پديد و نه هامون و كوه            زمين آمد از پاى اسپان ستوه‏

         همى راند لشكر بران سان دمان            نجست ايچ هنگام رفتن زمان‏

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

فرهنگ معین

جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

پریش

(پَ) (ص.)
۱- پریشان.
۲- به باد داده.
۳- (اِفا.) در ترکیب با واژه‌های دیگر معنی (پریشان کننده) دهد: خاطرپریش.
۴- به صورت اضافه معنای پریشان می‌دهد، زلف پریش.

پریشان

(پَ) (ص فا.)
۱- ژولیده، آشفته.
۲- پراکنده.
۳- سرگردان، سرگشته.

پریشانی

(~.) (حامص.)
۱- پراکندگی.
۲- تشویش، اضطراب.
۳- شوریدگی، آشفتگی.
۴- بینوایی.

پریشب

(پَ شَ) (ق مر.) شب قبل از دیشب، د و شب پیش.

پریشن

(پَ شَ) نک پریشان.

پریشندگی

(پَ شَ دِ)(حامص.)عمل پریشان کردن.

پریشیدن

(پَ دَ) (مص ل.)
۱- بدحال شدن، تهیدست شدن.
۲- آشفته گشتن.

پریشیده

(پَ دِ) (ص مف.)
۱- پریشان شده.
۲- برباد داده.

پریشیدگی

(پَ دِ) (حامص.) پریشان شدگی.

پریم

(پِ) [ فر. ] (اِ.) علامتی به این شکل «َ» در ریاضیات که بر بالای سمت راست یک حرف قرار می‌گیرد به معنی: الف - نخستین مشتق یک تابع. ب - نخستین نقطه یا مقداری که از جهت‌هایی مشابه نقطه ...

پریموس

(پِ) [ از انگ. ] (اِ.) نوعی چراغ نفتی که با تلمبه هوا را در مخزن نفت آن وارد می‌کنند.

پرینت

(پِ) [ انگ. ] (اِ.) نمونه چاپی به دست آمده از کامپیوتر.

پرینتر

(پِ تِ) [ انگ. ] (اِ.) دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره‌ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ کند، چاپگر. (فره)

پریود

(پِ یُ) [ فر. ] (اِ.) ~۱ - قاعدگی.
۲- مدت زمان یک نوسان یا چرخه کامل، دوره، دوره تناوب. (فره).

پریوش

(پَ وَ) (ص مر.) پری وار، پری فش.

پریون

(پَ) (اِ.) گر، جرب.

پز

(پُ) [ فر. ] (اِ.) شکل، وضع، حالت. ؛~عالی جیب خالی خودآرایی و جلوه فروشی در عین بی پولی و بی هنری.

پز

(پَ) (اِ.) پشته بلند، عقبه، کتل، پژ.

پزاندن

(پَ دَ) (مص م.) نک پزانیدن، پختن.

پزاوه

(پَ وَ) (اِ.) کوره که در آن ظروف سفالین و آجر و آهک را حرارت دهند.


دیدگاهتان را بنویسید