دیوان حافظ – در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست

در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست

در دیرِ مغان آمد، یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگسِ مستش مست

در نعلِ سمندِ او شکلِ مهِ نو پیدا
وز قدِ بلندِ او بالایِ صنوبر، پست

آخر به چه گویم هست از خود خبرم، چون نیست
وز بَهرِ چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست

شمعِ دلِ دمسازم، بنشست چو او برخاست
و افغان ز نظربازان، برخاست چو او بنشست

گر غالیه خوش بو شد، در گیسویِ او پیچید
ور وَسمه کمانکش گشت، در ابروی او پیوست

بازآی که بازآید عمرِ شدهٔ حافظ
هرچند که ناید باز، تیری که بِشُد از شست



در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

کشیک

(کِ) [ تر. ] (اِ.) پاسبانی، نگهبانی.

کظم

(کَ ظْ) [ ع. ] (مص م.) فرو خوردن خشم.

کعاب

(کِ) [ ع. ] (اِ.) جِ کعب.

کعب

(کَ عْ) [ ع. ] (اِ.)
۱- بند استخوان، پاشنه پا.
۲- ریشه سوم هر عدد. ج. کعاب.
۳- طاس - بازی نرد.

کعبتین

(کَ بَ تَ) [ ع. ] (اِ.) تثنیه کعب به معنای دو طاس بازی نرد.

کعبه

(کَ بِ) [ ع. کعبه ] (اِ.)
۱- هر خانه چهارگوشه، غرفه.
۲- خانه خدا، بیت الحرام.

کف

(کَ) [ ع. ] (اِ.) سطح داخلی دست یا پا که تقریباً گود است. ج. کفوف. ؛ ~ دست خود را بو کردن کنایه از: علم غیب دانستن (بیشتر به صورت استفهام انکاری به کار رود).

کف

(~.) [ ع. ] (مص م.) بازداشتن، منع کردن.

کف

(~.) [ په. ] (اِ.)
۱- انبوهی از حباب -‌های ریز که به هنگام جوشیدن آب در آن به وجود می‌آید.
۲- حباب‌های ریز سفید رنگی که در اثر ترکیب مواد شوینده و آب پدید می‌آید. ؛ ~ به دهان ...

کف بین

(کَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) فال بین.

کف رفتن

(کَ. رَ تَ) (مص م.) دزدیدن، با تردستی ربودن.

کف سفید

(کَ س) [ ع - فا ] (ص مر.) کنایه از: صاحب همتی که به سبب بخشش تهیدست شده.

کف کردن

(کَ کَ دَ) (مص ل.)
۱- تولید کف شدن.
۲- (عا.) عشقی شدن.

کفا

(کَ یا کِ) (اِ.) رنج، زحمت، سختی.

کفاء

(کَ) [ ع. ] (اِ.)
۱- پاداش، جزا.
۲- نظیر، مانند.

کفات

(کُ) [ ع. کفاه ] جِ کافی. مردان کامل و فاضل.

کفار

(کُ فّ) [ ع. ] (ص.) جِ کافر.

کفاره

(کَ فّ رِ) [ ع. کفاره ] (اِ.) صدقه، چیزی که با آن گناه را جبران کنند.

کفاش

(کَ فّ) (ص. اِ.) آن که کفش دوزد و فروشد، کفشدوز.

کفاف

(کَ) [ ع. ] (اِ.) آن اندازه روزی و قوت که انسان را بس باشد.


دیدگاهتان را بنویسید