شاهنامه فردوسی – رشك بردن سلم بر ايرج

رشك بردن سلم بر ايرج

بر آمد برين روزگار دراز زمانه بدل در همى داشت راز

فريدون فرزانه شد سالخورد بباغ بهار اندر آورد گرد

برين گونه گردد سراسر سخن شود سست نيرو چو گردد كهن‏

چو آمد بكار اندرون تيرگى گرفتند پر مايگان خيرگى‏

بجنبيد مر سلم را دل ز جاى گونه‏تر شد بآيين و راى‏

دلش گشت غرقه بآز اندرون بانديشه بنشست با رهنمون‏

نبودش پسنديده بخش پدر كه داد او بكهتر پسر تخت زر

بدل پر ز كين شد برخ پر ز چين فرسته فرستاد زى شاه چين‏

دیوان حافظ - چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطاست

فرستاد نزد برادر پيام كه جاويد زى خرّم و شادكام‏

بدان اى شهنشاه تركان و چين گسسته دل روشن از به گزين‏

ز نيكى زيان كرده گوئى پسند منش پست و بالا چو سرو بلند

‏

اشعار شاهنامه, اشعار فردوسی, رشك بردن سلم بر ايرج, شاهنامه, شعر پارسی, شعر فارسی, شعر فردوسی, فردوسی

بدون نظر

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

هر شبم وعده دهی کایم و من در سر راهت
تا سحر چشم به ره مانم و دانم که نیایی
«هاتف اصفهانی»

دیوان حافظ – آن سیه‌چرده که شیرینی عالم با اوست

دیوان حافظ – راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

دیوان حافظ – دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد

دیوان حافظ – آن کس که به دست جام دارد

دیوان حافظ – به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست

دیوان حافظ – آن که از سنبل او غالیه تابی دارد

دیوان حافظ – المنة لله که در میکده باز است

دیوان حافظ – راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد

شاهنامه فردوسی – داستان جنگ هفت گردان‏

شاهنامه فردوسی – رسيدن زال به يارى مهراب

شاهنامه فردوسی – به زن خواستن كاوس سودابه دختر شاه هاماوران را

شاهنامه فردوسی – جنگ رستم با افراسياب

شاهنامه فردوسی – باز آوردن رستم كاوس را

شاهنامه فردوسی – آمدن زال به نزد مهراب كابلى

شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث

شاهنامه فردوسی – گفتار اندر زادن رستم

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

آنسیلین

(اِ.) مایعی است بی رنگ و با بوی نامطبوع که در هوا کدر می‌شود و در آب کم محلول است و آن یکی از ترکیبات بنزین است و نشانه آن در شیمی ۲ NH 5 H ۶ C است. اگر مخلوط نیترو بنزین و براده آهن و اسید استیک را تقطیر کنیم، آتیلین به دست می‌آید.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.