دیوان حافظ – یارم چو قدح به دست گیرد

یارم چو قدح به دست گیرد

یارم چو قدحْ به دست گیرد
بازارِ بُتانْ شکست گیرد

هر کس که بدیدْ چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد؟

در بحرْ فِتاده‌ام چو ماهی
تا یار مرا به شَست گیرد

در پاشْ فِتاده‌ام به زاری
آیا بُوَد آن که دست گیرد؟

خُرَّم دلِ آن که همچو حافظ
جامی ز مِیِ اَلَست گیرد







  شاهنامه فردوسی - پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

شکر خدا که از مدد بخت کارساز
بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

ابنیه

(اَ یِ) [ ع. ] (اِ.) جِ بناء.
۱- ساختمان‌ها.
۲- پایه‌ها، اصول. ؛ ~ تاریخی ساختمان‌های قدیمی و تاریخی.

دیدگاهتان را بنویسید