دیوان حافظ – یارم چو قدح به دست گیرد

یارم چو قدح به دست گیرد

یارم چو قدحْ به دست گیرد
بازارِ بُتانْ شکست گیرد

هر کس که بدیدْ چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد؟

در بحرْ فِتاده‌ام چو ماهی
تا یار مرا به شَست گیرد

در پاشْ فِتاده‌ام به زاری
آیا بُوَد آن که دست گیرد؟

خُرَّم دلِ آن که همچو حافظ
جامی ز مِیِ اَلَست گیرد







  دیوان حافظ - سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

عافیت چشم مدار از من میخانه نشین
که دم از خدمت رندان زده‌ام تا هستم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کلوب

(کُ) [ فر. ] (اِ.) باشگاه، انجمن، کانون.

دیدگاهتان را بنویسید