دیوان حافظ – کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد

کسی که حسن و خط دوست در نظر دارد

کسی که حُسن و خَطِ دوست در نظر دارد
محقَق است که او حاصل بصر دارد

چو خامه در رهِ فرمانِ او، سرِ طاعت
نهاده‌ایم مگر او به تیغ بردارد

کسی به وصلِ تو چون شمع یافت پروانه
که زیرِ تیغِ تو هر دم سری دگر دارد

به پای‌بوس تو دستِ کسی رسید که او
چو آستانه بدین در، همیشه سر دارد

ز زهدِ خشک ملولم‌، کجاست بادهٔ ناب‌؟
که بویِ باده مدامم دماغ تر دارد

ز باده هیچت اگر نیست، این نه بس که تو را
دمی ز وسوسهٔ عقل بی‌خبر دارد؟

کسی که از رهِ تقوا قدم برون ننهاد
به عزمِ میکده اکنون رهِ سفر دارد

دل‌ِ شکستهٔ حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله، داغ هوایی‌، که بر جگر دارد








  دیوان حافظ - به کوی میکده هر سالکی که ره دانست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

الا ای دولتی طالع که قدر وقت می‌دانی
گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

پیشاوند

(وَ) (اِمر.) کلمه‌ای که در اول کلمات دیگر درآید معنی آن را تغییر دهد مانند: بر، بی، فرا.

پیشاپیش

(ق مر.) پیشتر از همه، جلوتر از همه.

پیشباز

(اِ.) استقبال، پیشواز.

پیشداد

(اِ.) هر یک از پادشاهان سلسله پیشدادی.

پیشداد

(ص مر.) نخستین قانونگزار؛ هوشنگ پیشداد به موجب داستان‌های قدیم ایران، اولین کسی بود که قانون را وضع کرد.

پیشدست

(دَ) (اِمص.) معاون، پیشکار.

پیشدستی

(~.) (اِمر.) ظرفی کوچک تر از بشقاب غذاخوری که هنگام غذا یا خوردن میوه کنار دست مهمان می‌گذارند.

پیشدستی

(~.) (حامص.) در کاری بر کسی پیشی گرفتن.

پیشرفت

(رَ) (مص مر.)
۱- پیش رفتن، جلوتر رفتن.
۲- ترقی، رشد.

پیشرفته

(رَ تِ) (ص مف.)
۱- پیشین، مقدم.
۲- عالی، رشد کرده.

پیشروی

(رَ) (حامص.)
۱- پیشرفت.
۲- رشد.
۳- پیشوایی.

پیشن

(شَ) (اِ.) = پیشند: لیف خرما که از آن رسن تابند.

پیشه

(ش ِ) (اِ.)
۱- کار، حرفه.
۲- عادت، خوی.

پیشه ور

(~. وَ) (ص مر.) دارای پیشه، کسی که دارای کار و هنری است.

پیشه گانی

(~.) (اِمص.) پیشه وری، پیشه گری.

پیشه گرفتن

(~. گِ رِ تَ)(مص م.) کاری را به عنوان پیشه قرار دادن.

پیشوا

(ص مر.) رهبر، سردار.

پیشواز

(اِمر.) = پیشباز: استقبال.

پیشواز آمدن

(مَ دَ) استقبال کردن.

پیشوند

(وَ) (اِمر.) نک پیشاوند.


دیدگاهتان را بنویسید