دیوان حافظ –  نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه‌داران پیِ کاری گیرند

مصلحت‌دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند

خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند

قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند

یا‌رَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند

رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند

حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند


  دیوان حافظ - ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

در این بازار گر سودیست با درویش خرسندست
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

گردبر

(گِ بُ) (ص فا.) = گردبرنده:
۱- افزار نجاران که بدان چوب‌ها را سوراخ کنند.
۲- مثقب، بیرم، برماه.
۳- دست افزاری که چرم - دوزان خیمه را بدان سوراخ کنند تا طناب از آن بگذرد.

دیدگاهتان را بنویسید