دیوان حافظ –  نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه‌داران پیِ کاری گیرند

مصلحت‌دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند

خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند

قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند

یا‌رَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند

رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند

حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند


  شاهنامه فردوسی - آفرینش ماه
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

آه افسوس و سرشک گرم و داغ حسرت است
آنچه از عمر سبک‌رفتار می‌ماند به جا
«صائب تبریزی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کیلو

[ فر. ] (اِ.) به معنی هزار است و برای تعیین واحدهای دستگاه متری به کار می‌رود: کیلوگرم، کیلومتر.

دیدگاهتان را بنویسید