دیوان حافظ –  نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه‌داران پیِ کاری گیرند

مصلحت‌دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند

خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند

قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند

یا‌رَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند

رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند

حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند


  دیوان حافظ - آن کس که به دست جام دارد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

ندارم دستت از دامن بجز در خاک و آن دم هم
که بر خاکم روان گردی به گرد دامنت گردم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

اریغارون

(اِ) [ معر. ] (اِ.) گیاهی از تیره مرکبان که جزو گیاهان علفی نواحی معتدل اروپا و آمریکا می‌باشد. در حدود ۷۰ گونه از این گیاه شناخته شده که همگی آن‌ها دارای گل‌هایی مجتمع به شکل خوشه در انتهای ساقه می‌باشند و هر گل دارای طبقی نسبتاً پهن است که گلبرگ‌ها در اطرافش قرار گرفته اند؛ ایریغارون نیز گویند.

دیدگاهتان را بنویسید