دیوان حافظ – منم که گوشه میخانه خانقاه من است

منم که گوشه میخانه خانقاه من است

منم که گوشهٔ میخانه خانقاهِ من است
دعایِ پیرِ مغان وردِ صبحگاهِ من است

گَرَم ترانهٔ چنگ صَبوح نیست چه باک
نوایِ من به سحر آهِ عذرخواهِ من است

ز پادشاه و گدا فارغم بحمدالله
گدایِ خاکِ درِ دوست، پادشاه من است

غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست
جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است

مگر به تیغ اجل خیمه بَرکَنَم ور نی
رمیدن از درِ دولت نه رسم و راهِ من است

از آن زمان که بر این آستان نهادم روی
فرازِ مسندِ خورشید، تکیه‌گاهِ من است

گناه اگر چه نبود اختیارِ ما حافظ
تو در طریقِ ادب باش، گو گناهِ من است


  دیوان حافظ - برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

تن هاتف نزار از درد دوری دیدی و دردا
ندانستی که هجرانت چها کرده است با جانش
«هاتف اصفهانی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

ارکیده

(اُ دِ) [ فر. ] (اِ.) گیاهی از طایفه ثعلب که بعضی از انواع آن دارای گل‌های زیبا است و به عنوان گل زینتی در باغچه یا گلدان کاشته می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید