دیوان حافظ – مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمهٔ عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور این جا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد
زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر
چمن آرای جهان، خوشتر از این غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد
یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست

  دیوان حافظ - باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دل مسکین مرا نیست در اینجا قدری
زانک صد دل چو دل خسته من هست اینجا
«خواجوی کرمانی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

گاویال

[ فر. ] (اِ.) خزنده‌ای است از راسته تمساح‌ها که مخصوص هند و مجمع الجزایر سوئد است و طولش گاهی بالغ بر ۶ متر می‌شود. این خزنده دارای پوزه‌ای دراز و نسبتاً باریک است و به واسطه دندان‌های کوچک و ضعیفی که در حاشیه فکینش قرار دارد به انسان نمی‌تواند آزاری برساند و از تغذیه ماهیان می‌زید.

دیدگاهتان را بنویسید