دیوان حافظ – مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد

رقیب آزارها فرمود و جایِ آشتی نگذاشت
مگر آهِ سحرخیزان سویِ گردون نخواهد شد؟

مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد

خدا را محتسب ما را به فریادِ دَف و نِی بخش
که سازِ شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد

مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد

شرابِ لعل و جایِ امن و یارِ مهربان ساقی
دلا کی بِه شود کارت اگر اکنون نخواهد شد

مشوی ای دیده نقشِ غم ز لوحِ سینهٔ حافظ
که زخمِ تیغِ دلدار است و رنگِ خون نخواهد شد




  دیوان حافظ - دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

چه دهی وعدهٔ فردا که مرا
دل این وعدهٔ فردای تو نیست
«انوری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

گوشدار

(ص فا.) = گوش دارنده:
۱- دارای گوش، دارنده گوش، دارای آلت شنوایی.
۲- شنونده، سامع.
۳- آن که استراق سمع کند.
۴- متوجه، مراقب.
۵- محافظت کننده، نگهبان، حامی، حمایت کننده.

دیدگاهتان را بنویسید