دیوان حافظ – ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست
حالِ هجران تو چه دانی که چه مشکل حالی‌ست؟

مردم دیده ز لطفِ رخِ او در رخِ او
عکس خود دید، گمان برد که مشکین خالی‌ست

می‌چکد شیر هنوز از لبِ هم‌چون شکرش
گر چه در شیوه‌گری هر مژه‌اش قَتّالی‌ست

ای که انگشت‌نمایی به کرم در همه شهر
وه که در کارِ غریبان، عَجَبَت اِهمالی‌ست

بعد از اینم نَبُوَد شائبه در جوهرِ فرد
که دهانِ تو در این نکته خوش استدلالی‌ست

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیّتِ خیر مگردان که مبارک فالی‌ست

کوهِ اندوهِ فراقت به چه حالت بکِشد؟
حافظِ خسته که از ناله تنش چون نالی‌ست




  شاهنامه فردوسی - اندر زادن فريدون
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

اگر این شراب خام است اگر آن حریف پخته
به هزار بار بهتر ز هزار پخته خامی
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

آبریزگان

(زَ) [ په. ] (اِمر.)
۱- عید آب پاشان، جشنی که ایرانیان در روزِ تیر - سیزدهمین روز از ماه تیر - برپامی داشتند و آب بر یکدیگر می‌پاشیدند.
۲- نوعی غذا.

دیدگاهتان را بنویسید