دیوان حافظ – صلاح کار کجا و من خراب کجا

صلاح کار کجا و من خراب کجا

صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا

دلم ز صومعه بگرفت و خِرقِهٔ سالوس
کجاست دِیرِ مُغان و شرابِ ناب کجا

چه نسبت است به‌ رندی صَلاح و تقوا را
سماعِ وَعظ کجا نغمهٔ رَباب کجا

ز رویِ دوست دلِ دشمنان چه دریابد؟
چراغِ مُرده کجا شمعِ آفتاب کجا

چو کُحلِ بینشِ ما خاکِ آستانِ شماست
کجا رویم بفرما ازین جناب کجا

مَبین به سیبِ زَنَخدان که چاه در راه است
کجا همی‌ رَوی ای دل بدین شتاب کجا

بِشُد! که یادِ خوشش باد روزگارِ وصال
خود آن کِرِشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا؟

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا؟
  دیوان حافظ - طایر دولت اگر باز گذاری بکند
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق
به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

بیمه

(مِ) (اِ.) عقدی است که به موجب آن یک طرف (بیمه گر) تعهد می‌کند در ازای پرداخت وجه (حق بیمه) از طرف دیگر (بیمه گذار) در صورت وقوع حادثه خسارت وارده بر او را جبران کند و انواع مختلف دارد: آتش سوزی، اتومبیل، از کار افتادگی، حوادث، عمر، اتکایی، بیکاری و غیره. ؛ ~ اجتماعی بیمه‌ای که گروه شغلی یا اجتماعی معینی را به طور دست جمعی و بدون استثناء دربرمی گیرد. ؛~ شخص ثالث نوعی بیمه اتومبیل که بیمه گر تعهد می‌کند در صورتی که بیمه گذار موجب مرگ یا نقص عضو کسی شود دیه آن را به وارث بپردازد. ؛ ~خویش فرما بیمه‌ای که در آن شخص بدون وابستگی به سازمان معینی با پرداخت پول خود را بیمه کند.

دیدگاهتان را بنویسید