دیوان حافظ – ساقیا آمدن عید، مبارک بادت

ساقیا آمدن عید، مبارک بادت

ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادت
وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت

در شگفتم که در این مدّتِ ایّامِ فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل می‌دادت

برسان بندگیِ دختر رَز، گو به درآی
که دَم و همّت ما کرد ز بند، آزادت

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد، مَر آن دل که نخواهد شادت

شکر ایزد که ز تاراجِ خزان رخنه نیافت
بوستانِ سمن و سرو و گل و شمشادت

چشمِ بد دور کز آن تفرقه‌ات بازآورد
طالعِ ناموَر و دولتِ مادرزادت

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت

شاهنامه فردوسی - پادشاهى گرشاسپ

حافظ, حافظ شیرازی, دیوان حافظ, دیوان حافظ شیرازی, ساقیا آمدن عید، مبارک بادت, شعر, شعر پارسی, شعر حافظ, شعر فارسی, غزل, غزل حافظ, غزلیات دیوان حافظ, فال حافظ

بدون نظر

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

شب فراق نداند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است
«سعدی»

دیوان حافظ – اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح

دیوان حافظ – حال دل با تو گفتنم، هوس است

دیوان حافظ – روضه خلد برین خلوت درویشان است

دیوان حافظ – مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت

دیوان حافظ – دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

دیوان حافظ – تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دیوان حافظ – زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

دیوان حافظ – کلک مشکین تو روزی که ز ما یاد کند

شاهنامه فردوسی – خواب ديدن سام از چگونگى كار پسر

شاهنامه فردوسی – گفتارى در بخت زال در نزد ستاره ‏شناسان

شاهنامه فردوسی – رسيدن سهراب به دژ سپيد

شاهنامه فردوسی – پرسيدن سهراب نام سرداران ايران را از هجير

شاهنامه فردوسی – رفتن پادشاه مازندران به جنگ كیكاوس

شاهنامه فردوسی – خوان پنجم گرفتار شدن اولاد به دست رستم

شاهنامه فردوسی – پيام فرستادن رستم به نزد شاه هاماوران

شاهنامه فردوسی – پيغام سلم و تور به نزديك فريدون

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

استبرق

(اِ تَ رَ) (اِ.) معرب استبرک.
۱- دیبا، دیبای ستبر، پارچه‌ای که با زر و ابریشم بافته شود.
۲- نام دو گونه درختچه که در نقاط گرمسیری می‌رویند. از گیاهان کائوچویی ایران هستند.