دیوان حافظ – رونق عهد شباب است دگر بستان را

رونق عهد شباب است دگر بستان را

رونق عهد شباب است دگر بُستان را
می‌رسد مژدهٔ گل بلبل خوش‌الحان را

ای صبا گر به جوانان چمن باز رَسی
خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را

گر چنین جلوه کند مغبچهٔ باده‌فروش
خاک‌روبِ درِ میخانه کنم مژگان را

ای که بر مه کشی از عَنبرِ سارا چوگان
مضطرب‌حال مگردان، من سرگردان را

ترسم این قوم که بر دُردکشان می‌خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

برو از خانهٔ گردون به در و نان مطلب
کآن سیه‌کاسه در آخر بِکُشد مهمان را

هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را

ماه کنعانی من! مسند مصر آنِ تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را

حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را





  دیوان حافظ -  سحرم دولت بیدار به بالین آمد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

آب و هوای فارس عجب سفله پرور است
کو همرهی که خیمه از این خاک برکنم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کهکشان

(کَ کَ) (اِ.) = کاهکشان: مجموعه‌ای از بیلیون‌ها ستاره‌است که برخی از آن هابه مراتب بزرگتر از خورشید می‌باشند، اما به علت فاصله زیاد، کوچکتر از خورشید به نظر می‌آیند. در بین ستارگان کهکشان‌ها، مقادیر زیادی گاز و ابرهایی از گرد و غبار وجود دارند که به گازهای بین ستاره‌ای معروفند، این گازها اغلب از هیدروژن تشکیل می‌شوند که ب ه وجود آورنده ستارگان می‌باشند. کهکشان ما یا راه شیری یکی از این کهکشان هاست که در شب‌های صاف مانند نواری نورانی و ابر مانند در آسمان دیده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید