دیوان حافظ – روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد

کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد

گر چه یاران فارِغَند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد

مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق‌گزاران یاد باد

گر چه صد رود است در چشمم مُدام
زنده رودِ باغ‌ِ کاران یاد باد

رازِ حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد





  شاهنامه فردوسی - رزم سهراب با گردآفريد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت
که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

تبارک

(تَ رَ) [ ع. ] (مص ل.)
۱- فال نیک گرفتن به چیزی.
۲- بابرکت شدن.
۳- خجسته گردیدن. ؛~الله پاک و منزه‌است خداوند (برای بیان تحسین یا تعجب شدید نسبت به کسی یا چیزی گفته می‌شود). ؛ ~و تعالی بزرگ و بلندمرتبه‌است خداوند.

دیدگاهتان را بنویسید