دیوان حافظ – روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد

کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد

گر چه یاران فارِغَند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد

مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق‌گزاران یاد باد

گر چه صد رود است در چشمم مُدام
زنده رودِ باغ‌ِ کاران یاد باد

رازِ حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد





  شاهنامه فردوسی - آمدن كى ‏قباد به استخر پارس
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

بارانداز

(اَ) (اِمر.)۱ - بخشی از ساحل یا بندرگاه ک ه کشتی‌ها بار خود را آنجا بر زمین گذارند.
۲- جایی که کاروان فرود می‌آید.

دیدگاهتان را بنویسید