دیوان حافظ – روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصل دوستداران یاد باد

روز وصلِ دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران، یاد باد

کامم از تلخیِ غم چون زهر گشت
بانگِ نوشِ شادخواران یاد باد

گر چه یاران فارِغَند از یادِ من
از من ایشان را هزاران یاد باد

مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق‌گزاران یاد باد

گر چه صد رود است در چشمم مُدام
زنده رودِ باغ‌ِ کاران یاد باد

رازِ حافظ بعد از این ناگفته ماند
ای دریغا رازداران یاد باد





  شاهنامه فردوسی - خوان چهارم كشتن زنى جادو را
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم
همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

اورمزد

(مَ یا مُ) (اِ.)
۱- اهورامزدا، خدای بزرگ.
۲- سیاره مشتری.
۳- نام اولین روز از هر ماه خورشیدی.

دیدگاهتان را بنویسید