دیوان حافظ – راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

راهی‌ست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آن‌جا جز آن‌که جان بسپارند، چاره نیست

هر گَه که دل به عشق دهی، خوش دمی بود
در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست

ما را ز منعِ عقل مترسان و می بیار
کآن شِحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کُشد؟
جانا گناهِ طالع و جرمِ ستاره نیست

او را به چشمِ پاک توان دید چون هلال
هر دیده جایِ جلوهٔ آن ماه‌پاره نیست

فرصت شمر طریقهٔ رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست

نگرفت در تو گریهٔ حافظ به هیچ رو
حیرانِ آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست


  دیوان حافظ - دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم
که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کارتکس

(تِ) [ انگ. ] (اِ.)
۱- قفسه کشوداری که در کشوهای آن کارت‌های مربوط به مشخصات کتاب‌ها، مجلات و مانند آن‌ها نگه داری می‌شود.
۲- کارتی که روی آن زمان ورود یا خروج کالای موجود نوشته می‌شود.
۳- کارت زن.
۴- کارد پهن و دسته داری که نقاشان در و پنجره و ساختمان و اتومبیل را با آن بتونه می‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید