دیوان حافظ – راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست

راهی‌ست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آن‌جا جز آن‌که جان بسپارند، چاره نیست

هر گَه که دل به عشق دهی، خوش دمی بود
در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست

ما را ز منعِ عقل مترسان و می بیار
کآن شِحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست

از چشم خود بپرس که ما را که می‌کُشد؟
جانا گناهِ طالع و جرمِ ستاره نیست

او را به چشمِ پاک توان دید چون هلال
هر دیده جایِ جلوهٔ آن ماه‌پاره نیست

فرصت شمر طریقهٔ رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست

نگرفت در تو گریهٔ حافظ به هیچ رو
حیرانِ آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست


  دیوان حافظ - ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بخاک پای شما کان زمان که خاک شوم
هنوز بر نکنم دل ز خاک پای شما
«خواجوی کرمانی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

گشت کردن

(~. کَ دَ) (مص ل.) سیر کردن، گردیدن.

گشتا

(گُ) (اِ.) بهشت.

گشتن

(گَ تَ) [ په. ] (مص ل.)
۱- دور زدن، گردیدن.
۲- تغییر کردن.
۳- شدن.
۴- جستجو کردن.
۵- گردش، سیر کردن.
۶- چرخیدن، دور زدن.
۷- مراجعت کردن.
۸- جنگ کردن، مبارزه کردن،
۹- انتقال یافتن، رسیدن.
۱۰ - زایل شدن، غروب کردن.

گشته

(گَ تِ) (ص مف.)
۱- گردیده.
۲- تغییر یافته، عوض شده.
۳- گردش کرده، سیر کرده. گشتی (گَ) (اِ.) پاسبان شب، پلیس.

گشن

(گَ شَ) (ص.) بسیار، انبوه.

گشنه

(گُ نِ) (ص.) (عا.) گرسنه.

گشنگی

(گُ نِ) (حامص.) گرسنگی.

گشنی

(گُ) (حامص.) جفت گیری حیوان نر با ماده.

گشنیدن

(گُ دَ) (مص ل.) آمیختن نر و ماده.

گشنیز

(گِ) [ په. ] (اِ.)
۱- گیاهی است یک ساله با گل‌های سفید و چتری، از سبزی‌های خوردنی که مزه آن تند است.
۲- ورقی دربازی که خال‌های آن شبیه برگ گشنیز است، خاج.

گشودن

(گُ دَ) (مص م.) باز کردن.

گشوده

(گُ دَ یا دِ) (ص مف.) باز شده، وا شده.

گشودگی

(گُ دِ) (حامص.) گشایش.

گشی

(گَ) (حامص.) = کشی:
۱- خوشی، خوشحالی، شادمانی.
۲- خرامیدگی، رفتار توأم با ناز.

گفت

(گُ) (مص مر.) کلام، قول، گفتار.

گفت و شنود

(گُ تُ شُ) (اِمص.)
۱- گفتن و شنیدن مکالمه.
۲- مباحثه، جر و بحث.

گفت و شنید

(~ُ ش) (اِمص.) نک گفت و شنود.

گفتار

(گُ) (حامص.) سخن، حدیث.

گفتاردرمانی

(~. دَ) (حامص.)
۱- معالجه بیماری‌های روانی از راه گفت و گوی پزشک و بیمار.
۲- استفاده از روش‌های توان بخشی برای درمان اختلال‌های تکلم.

گفتمان

(گُ تِ) (اِمص.) گفت و گو، مباحثه.


دیدگاهتان را بنویسید