دیوان حافظ – دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد

دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد

دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد

سویِ منِ وحشی‌صفتِ عقل‌رمیده
آهو رَوشی، کبک خرامی نفرستاد

دانست که خواهد شُدنم مرغِ دل از دست
وز آن خطِ چون سلسله دامی نفرستاد

فریاد که آن ساقیِ شِکَّر لبِ سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

چندان که زدم لافِ کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد

حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد





  شاهنامه فردوسی - رشك بردن سلم بر ايرج
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

هیچ رویی نشود آینه حجله بخت
مگر آن روی که مالند در آن سم سمند
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

یدک

(یَ دَ) [ تر. ] (اِ.)
۱- اسب زین کرده بدون سوار که پیشاپیش موکب پادشاهان و امرا حرکت می‌دادند.
۲- ابزار یا اسباب که ذخیره نگه دارند تا آن را به جای تباه شده آن نهند.

دیدگاهتان را بنویسید