دیوان حافظ – دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد

دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد

دیر است که دل‌دار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد

سویِ منِ وحشی‌صفتِ عقل‌رمیده
آهو رَوشی، کبک خرامی نفرستاد

دانست که خواهد شُدنم مرغِ دل از دست
وز آن خطِ چون سلسله دامی نفرستاد

فریاد که آن ساقیِ شِکَّر لبِ سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد

چندان که زدم لافِ کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد

حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد





  دیوان حافظ - کنون که بر کف گل جام باده صاف است
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

نه آسمان سبوکش میخانهٔ تواند
در حلقهٔ تصرف پیمانهٔ تواند
«صائب تبریزی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

آب پاش

(اِمر.) آلتی دسته دار و سر پهن و سوراخ سوراخ برای آب دادن به گیاهان.

دیدگاهتان را بنویسید

معنی