دیوان حافظ –  دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند

بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جامِ تَجَلّیِّ صفاتم دادند

چه مبارک‌سَحَری بود و چه فرخنده‌شبی
آن شبِ قدر که این تازه‌براتم دادند

بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال
که در آن‌جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد
که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شِکر کز سخنم می‌ریزد
اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند

همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود
که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند



  شاهنامه فردوسی - گريختن افراسياب از رزمگاه‏‏‏
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

درونم خون شد از نادیدن دوست
الا تعسا لایام الفراق
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

گوالیدن

(گُ دَ) (مص ل.) رشد کردن، بالیدن.

گوانجی

(گُ) (ص مر.) دلیر، پهلوان.

گوانگله

(گُ لَ یا لِ) (اِ.) تُکمه.

گواه

(گُ) (ص.) شاهد، دلیل، برهان.

گواهی

(~.) (حامص.) شهادت، تأیید و تصدیق درستی یا نادرستی امری.

گواهی خواستن

(~. خا تَ) (مص م.) شاهد خواستن.

گواهی دادن

(~. دَ) (مص ل.)شهادت دادن.

گواهی نامه

(~. مِ) (اِمر.)
۱- پایان نامه تحصیلی.
۲- جواز رانندگی ماشین.

گواچو

(گُ) (اِ.) ریسمانی است که از درختی آویزند و بر آن نشینند و در هوا تاب خورند؛ گواچه، تاب، گازره، بادپیچ.

گواژ

(گَ) (اِ.) مسخرگی، مزاح.

گواژه

(گُ ژَ یا ژِ) (اِ.)
۱- طعنه، سرزنش.
۲- شوخی، مزاح.

گوایی

(گُ) (حامص.) گواهی دادن، شهادت.

گوبروت

(بُ) (ص مر.) احمق، گاوریش.

گوبلن

(لَ) (اِ.) نوعی گلدوزی با نخ ضخیم رنگی روی طرح‌های آماده.

گوت

(گَ یا گُ) [ آرا. سر. تر. ] (اِ.)کفل، سرین.

گوترو

(گُ) (ق مر.) به قیمت مقطوع و بی آنکه وزن کرده یا شمرده شود.

گوتیگ

(گُ تِ) [ فر. ] (اِ.) شیوه معماری اروپای باختری از قرن ۱۲ تا ۱۶ م. که از ویژگی‌های آن تکرار عناصر بلندی ساختمان و به کارگیری تاق‌های نوک تیز و شیشه‌های پر نقش و نگار بود.

گوج

[ تر. ] (اِ.) زور، قدرت.

گوج

(گَ وَ) (اِ.) صمغ درخت.

گوجه

(گُ جِ) (اِ.) درختی است از تیره گل سرخیان که میوه آن کوچک و آبدار، دارای پوست نازک به رنگ سبز یا سرخ و یک هسته سخت است.


دیدگاهتان را بنویسید