دیوان حافظ – دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

دوش از مسجد سویِ میخانه آمد پیرِ ما
چیست یارانِ طریقت بعد از این تدبیرِ ما؟

ما مریدان روی سویِ قبله چون آریم چون؟
روی سویِ خانهٔ خَمّار دارد پیرِ ما

در خراباتِ طریقت ما به هم منزل شویم
کاین‌چنین رفته‌ است در عهدِ ازل تقدیرِ ما

عقل اگر داند که دل در بندِ زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پیِ زنجیرِ ما

رویِ خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیرِ ما

با دلِ سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی
آهِ آتشناک و سوزِ سینهٔ شبگیرِ ما؟

تیرِ آهِ ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جانِ خود پرهیز کن از تیرِ ما






  دیوان حافظ - ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بر جگر داغی ز عشق لاله رویی یافتم
در سرای دل بهشت آرزویی یافتم
«رهی معیری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

آیفون

(فُ) [ انگ. ] (اِ.)
۱- نام تجاری نوعی دستگاه برای برقراری ارتباط، آوابر. (فره).
۲- نوعی تلفن که برای مکالمه بین قسمت -‌های مختلف یک ساختمان به کار می‌رود. ؛~ تصویری نوعی در بازکن برقی که از طریق مانیتور آن می‌توان چهره شخص را در بیرون از ساختمان دید.

دیدگاهتان را بنویسید