دیوان حافظ – دلی که غیب نمای است و جام جم دارد

دلی که غیب نمای است و جام جم دارد

دلی که غیب نمای است و جامِ جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود، چه غم دارد؟

به خَطُّ و خالِ گدایان مده خزینهٔ دل
به دستِ شاهوَشی دِه که محترم دارد

نه هر درخت تحمّل کند جفایِ خزان
غلامِ همتِ سروم که این قدم دارد

رسید موسمِ آن کز طرب چو نرگسِ مست
نهد به پایِ قدح هر که شش درم دارد

زر از بهایِ می اکنون چو گل دریغ مدار
که عقلِ کل به صدت عیب متّهم دارد

ز سِرِّ غیب کس آگاه نیست، قصّه مخوان
کدام مَحرمِ دل ره در این حرم دارد؟

دلم که لافِ تَجَرُّد زدی، کنون صد شغل
به بویِ زلفِ تو با بادِ صبحدم دارد

مرادِ دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری
که جلوهٔ نظر و شیوهٔ کرم دارد؟

ز جِیبِ خرقهٔ حافظ چه طَرف بِتوان بست
که ما صمد طلبیدیم و او صَنم دارد








  شاهنامه فردوسی - آفرینش مردم
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

هر که درآتش سودای تو امروز بسوخت
ظاهر آنست که فردا بود ایمن ز عذاب
«خواجوی کرمانی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کی برد

(بُ) [ انگ. ] (اِ.) مجموعه‌ای از کلیدهای نمایشگر حروف الفبا و نشانه‌های دیگر که بر روی یک صفحه قرار گرفته‌اند و به رایانه متصل می‌شوند؛ از این وسیله برای ورود اطلاعات به رایانه استفاده می‌شود، صفحه کلید. (فره).

دیدگاهتان را بنویسید