دیوان حافظ –  در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

 در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد

در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

از من اکنون طمعِ صبر و دل و هوش مدار
کان تحمّل که تو دیدی همه بر باد آمد

باده صافی شد و مرغانِ چمن مست شدند
موسمِ عاشقی و کار به بنیاد آمد

بویِ بهبود ز اوضاعِ جهان می‌شنوم
شادی آورد گل و بادِ صبا شاد آمد

ای عروسِ هنر از بخت شکایت مَنِما
حجلهٔ حُسن بیارای که داماد آمد

دلفریبانِ نباتی همه زیور بستند
دلبرِ ماست که با حُسنِ خداداد آمد

زیرِ بارند درختان که تعلّق دارند
ای خوشا سرو که از بارِ غم آزاد آمد

مطرب از گفتهٔ حافظ غزلی نَغز بخوان
تا بگویم که ز عهدِ طربم یاد آمد




  دیوان حافظ - آن پیک نامور که رسید از دیار دوست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

مسندفروز دولت کان شکوه و شوکت
برهان ملک و ملت بونصر بوالمعالی
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

انترپل

(اِ تِ پُ) [ فر. ] (اِ.) اتحادیه همکاری بین المللی که براساس تشریک مساعی و همکاری متقابل دولت‌ها برای مبارزه با جرایم و مجرمین بین المللی و برقراری نظم و امنیت عمومی کشورها و استقرار عدالت تأسیس شده‌است و کشورهای عضو آن اطلاعات خود را در مورد جرایم، بدون درگیر شدن با موضوعات سیاسی و تشریفات اداری، مبادله و به یکدیگر کمک می‌کنند، پلیس بین المللی (فره).

دیدگاهتان را بنویسید