دیوان حافظ – درد ما را نیست درمان الغیاث

درد ما را نیست درمان الغیاث

دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قَصدِ جان کنند
الغیاث از جورِ خوبان، الغیاث

در بهایِ بوسه‌ای جانی طلب
می‌کنند این دلسِتانان الغیاث

خونِ ما خوردند این کافَردلان
ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث

هم‌چو حافظ روز و شب بی‌خویشتن
گَشته‌ام سوزان و گریان الغیاث



  دیوان حافظ - تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

از عدالت نبود دور گرش پرسد حال
پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

هورمون

(هُ مُ) [ فر. ] (اِ.) قسمتی از ترشحات داخلی که به وسیله غدد مترشحه داخلی ترشح می‌شود و اثر تحریکی و حیاتی روی سایر اعضای بدن دارد.

دیدگاهتان را بنویسید