دیوان حافظ – درد ما را نیست درمان الغیاث

درد ما را نیست درمان الغیاث

دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قَصدِ جان کنند
الغیاث از جورِ خوبان، الغیاث

در بهایِ بوسه‌ای جانی طلب
می‌کنند این دلسِتانان الغیاث

خونِ ما خوردند این کافَردلان
ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث

هم‌چو حافظ روز و شب بی‌خویشتن
گَشته‌ام سوزان و گریان الغیاث



  شاهنامه فردوسی - آفرینش آفتاب
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت
«فردوسی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

نبط

(نَ) [ ع. ]
۱- (مص ل.) برآمدن آب از چاه و زمین.
۲- (مص م.) برآوردن آب از چاه.
۳- ظاهر کردن چیزی را.
۴- نشر علم و معرفت.

دیدگاهتان را بنویسید