دیوان حافظ – دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند

دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند
پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند

ناموسِ عشق و رونقِ عُشّاق می‌بَرند
عیبِ جوان و سرزنشِ پیر می‌کنند

جز قلبِ تیره هیچ نشد حاصل و هنوز
باطل در این خیال که اِکسیر می‌کنند

گویند رمزِ عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تَقریر می‌کنند

ما از برونِ در شده مغرورِ صد فریب
تا خود درونِ پرده چه تدبیر می‌کنند

تشویشِ وقتِ پیرِ مغان می‌دهند باز
این سالِکان نگر که چه با پیر می‌کنند

صد مُلکِ دل به نیم نظر می‌توان خرید
خوبان در این معامله تقصیر می‌کنند

قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر می‌کنند

فِی‌الجُمله اعتماد مکُن بر ثباتِ دهر
کـ‌این کارخانه‌ایست که تغییر می‌کنند

مِی خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می‌کنند



  شاهنامه فردوسی - رفتن كنيزكان رودابه به ديدن زال زر
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

دیدی ای دل كه غم عشق دگر بار چه كرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه كرد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

هیپوفیز

(پُ) [ فر. ] (اِ.) غده‌ای است فرد به اندازه یک فندق که در خط وسط در داخل زین ترکی استخوان خفاشی کاملاً پنهان است، وزن متوسط این غده در مرد ۵/۰ الی ۶/۰ گرم و در زن قدری سنگین تر است یعنی مابین ۶/۰ تا ۷/۰ گرم است. این غده با ترشح هورمون‌های گوناگون فعالیت سایر غدد درون ریز را تنظیم می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید