دیوان حافظ – خوش است خلوت اگر یار یار من باشد

خوش است خلوت اگر یار یار من باشد

خوش است خلوت اگر یار یارِ من باشد
نه من بسوزم و او شمعِ انجمن باشد

من آن نگینِ سلیمان به هیچ نَسْتانَم
که گاه گاه بر او دستِ اهرمن باشد

روا مدار خدایا که در حریمِ وصال
رقیب محرم و حِرمان نصیبِ من باشد

هُمای گو مَفِکَن سایهٔ شرف هرگز
در آن دیار که طوطی کم از زَغَن باشد

بیانِ شوق چه حاجت؟ که سوز آتش دل
توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد

هوایِ کویِ تو از سر نمی‌رود آری
غریب را دلِ سرگشته با وطن باشد

به سانِ سوسن اگر دَه‌زبان شود حافظ
چو غنچه پیشِ تواش مُهر بر دهن باشد




  دیوان حافظ - دلم جز مهر مه‌رویان طریقی بر نمی‌گیرد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

ز دست بخت گران خواب و کار بی‌سامان
گرم بود گله‌ای رازدار خود باشم
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

اجراییات

(اِ) [ ع. اجرائیُات ] (ص نسب.) مؤنث اجرایی.
۱- اداره‌ای در سازمان راهنمایی و رانندگی که وظیفه اش رسیدگی به امور مربوط به تخلفات و شکایت‌های رانندگی، جریمه‌ها و صدور برگ عدم خلافی است.
۲- سازمانی در قوه قضاییه برای اجرای احکام.

دیدگاهتان را بنویسید