دیوان حافظ – خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست

خواب آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست

خوابِ آن نرگسِ فَتّانِ تو، بی چیزی نیست
تابِ آن زلفِ پریشانِ تو، بی چیزی نیست

از لبت شیر روان بود که من می‌گفتم
این شکر گِردِ نمکدانِ تو، بی چیزی نیست

جان درازیِ تو بادا که یقین می‌دانم
در کمان ناوَک مژگانِ تو، بی چیزی نیست

مبتلایی به غمِ محنت و اندوهِ فراق
ای دل این ناله و افغان تو، بی چیزی نیست

دوش، باد از سرِ کویش به گلستان بگذشت
ای گل این چاکِ گریبانِ تو، بی چیزی نیست

دردِ عشق ار چه دل از خلق نهان می‌دارد
حافظ این دیدهٔ گریانِ تو، بی چیزی نیست

  دیوان حافظ - بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه‌بان دارد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

به جلوه گل سوری نگاه می‌کردم
که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

استرلینگ

(اِ تِ) [ انگ. ] (اِ.)
۱- مسکوک نقره در انگلستان (قرون وسطی).
۲- واحد پول رسمی انگلستان.
۳- کشورهایی که معاملات خارجی آن‌ها توسط لیره استرلینگ صورت می‌گیرد؛ مق. گروه دلار.

دیدگاهتان را بنویسید