دیوان حافظ – خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد
گر تو بیداد کنی شرطِ مُروَّت نَبُوَد

ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نَپْسَندی
آنچه در مذهبِ اربابِ طریقت نبود

خیره آن دیده که آبش نَبَرَد گریهٔ عشق
تیره آن دل که در او شمعِ محبت نبود

دولت از مرغِ همایون طلب و سایهٔ او
زان که با زاغ و زَغَن شَهپَرِ دولت نبود

گر مدد خواستم از پیرِ مُغان عیب مکن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود

چون طهارت نَبُوَد کعبه و بتخانه یکیست
نَبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود

حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود




  دیوان حافظ - نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

طریق عشق طریقی عجب خطرناک است
نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

گواب

(گَ) (اِمر.) = گوآب:
۱- جای پست، مغاک.
۲- آب گیر.
۳- حدقه چشم، چشم خانه.

دیدگاهتان را بنویسید