دیوان حافظ – حال دل با تو گفتنم، هوس است

حال دل با تو گفتنم، هوس است

حالِ دل با تو گفتنم، هوس است
خبرِ دل شِنُفتَنَم، هوس است

طَمَعِ خام بین که قِصهٔ فاش
از رقیبان نَهُفتَنَم، هوس است

شبِ قدری چنین عزیزِ شریف
با تو تا روز خُفتنم، هوس است

وه که دُردانه‌ای چنین نازک
در شبِ تار سُفتنم، هوس است

ای صبا امشبَم مَدَد فرمای
که سحرگه شکفتنم، هوس است

از برای شَرَف به نوُکِ مژه
خاکِ راهِ تو رفتنم، هوس است

همچو حافظ به رَغمِ مُدَعیان
شعرِ رندانه گفتنم، هوس است





  شاهنامه فردوسی - داستان جنگ هفت گردان‏
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

رخت بر بست ز دل شادی و هنگام و وداع
با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است
«فرخی یزدی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

ایزومر

(زُ مِ) [ فر. ] (اِ.) چند جسم شیمیایی که ترکیب درصد و وزن مولکولی یکسان داشته باشند اما ساختار آن‌ها متفاوت باشد، همپاره (فره).

دیدگاهتان را بنویسید