دیوان حافظ – حال دل با تو گفتنم، هوس است

حال دل با تو گفتنم، هوس است

حالِ دل با تو گفتنم، هوس است
خبرِ دل شِنُفتَنَم، هوس است

طَمَعِ خام بین که قِصهٔ فاش
از رقیبان نَهُفتَنَم، هوس است

شبِ قدری چنین عزیزِ شریف
با تو تا روز خُفتنم، هوس است

وه که دُردانه‌ای چنین نازک
در شبِ تار سُفتنم، هوس است

ای صبا امشبَم مَدَد فرمای
که سحرگه شکفتنم، هوس است

از برای شَرَف به نوُکِ مژه
خاکِ راهِ تو رفتنم، هوس است

همچو حافظ به رَغمِ مُدَعیان
شعرِ رندانه گفتنم، هوس است





  شاهنامه فردوسی - رزم كاوس با شاه هاماوران
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

ز جام آینه گون پرتو شراب دمید
خیال خواب چه داری ؟ که آفتاب دمید
«رهی معیری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کشتیل

(کَ) (اِ.) حوضی چوبین است در اندرون کشتی از طرف سینه که در مواقع طوفان آب دریا - که به کشتی آید - در آن جمع شود (سواحل خلیج فارس).

دیدگاهتان را بنویسید