دیوان حافظ – جمالت آفتاب هر نظر باد

جمالت آفتاب هر نظر باد

جمالت آفتابِ هر نظر باد
ز خوبی رویِ خوبت خوب‌تر باد

هُمای زلفِ شاهین شهپرت را
دلِ شاهانِ عالم زیرِ پَر باد

کسی کو بستهٔ زلفت نباشد
چو زلفت درهم و زیر و زبر باد

دلی کو عاشقِ رویت نباشد
همیشه غرقه در خونِ جگر باد

بُتا چون غَمزه‌ات ناوَک فشاند
دلِ مجروحِ من پیشش سپر باد

چو لعل شکَّرینَت بوسه بخشد
مذاقِ جانِ من زو پُرشکَر باد

مرا از توست هر دم تازه عشقی
تو را هر ساعتی حُسنی دگر باد

به جان مشتاق روی توست حافظ
تو را در حالِ مشتاقان نظر باد

دیوان حافظ - نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

جمالت آفتاب هر نظر باد, حافظ, حافظ شیرازی, دیوان حافظ, دیوان حافظ شیرازی, شعر, شعر پارسی, شعر حافظ, شعر فارسی, غزل, غزل حافظ, غزلیات دیوان حافظ, فال حافظ

بدون نظر

در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

کیسه سیم و زرت پاک بباید پرداخت
این طمع‌ها که تو از سیمبران می‌داری
«حافظ»

دیوان حافظ – دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد

دیوان حافظ – خوش آمد گل وز آن خوش‌تر نباشد

دیوان حافظ – روشنی طلعت تو ماه ندارد

دیوان حافظ – ای شاهد قدسی، که کشد بند نقابت

دیوان حافظ – آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است

دیوان حافظ – آن کس که به دست جام دارد

دیوان حافظ – آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

دیوان حافظ – به آب روشن می عارفی طهارت کرد

شاهنامه فردوسی – داستان ضحاك با پدرش

شاهنامه فردوسی – رزم سهراب با گردآفريد

شاهنامه فردوسی – رزم كردن رستم با سه شاه و رها شدن كاوس از بند

شاهنامه فردوسی – پرسيدن همسر مهراب از دستان ويژگيهاى او را

شاهنامه فردوسی – نامه كاوس به رستم و خواندن او از زابلستان‏‏

شاهنامه فردوسی – كشته شدن تور بر دست منوچهر

شاهنامه فردوسی – پادشاهی كيومرث

شاهنامه فردوسی – اندر خواب ديدن ضحاك فريدون را

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

آریستوکراسی

(~.) [ یو. ] (اِ.) نژاده سالاری، حکومت اشراف و اعیان (در فلسفه سیاسی یونان به معنای حکومت کسانی بود که از لحاظ کمال انسانی از دیگران برترند).

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.