دیوان حافظ – تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

تا ز میخانه و مِی نام و نشان خواهد بود
سرِ ما خاکِ رَهِ پیرِ مُغان خواهد بود

حلقهٔ پیرِ مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

بر سرِ تربتِ ما چون گذری همّت خواه
که زیارتگَهِ رِندانِ جهان خواهد بود

برو ای زاهدِ خودبین که ز چشمِ من و تو
رازِ این پرده نهان است و نهان خواهد بود

تُرکِ عاشق‌کُشِ من مست برون رفت امروز
تا دگر خونِ که از دیده روان خواهد بود

چشمم آن دَم که ز شوقِ تو نَهَد سر به لَحَد
تا دَمِ صبحِ قیامت نگران خواهد بود

بختِ حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلفِ معشوقه به دستِ دگران خواهد بود




  شاهنامه فردوسی - مردانگى منوچهر و سپاه او در جنگ با تور
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ
که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

استبانه

(اِ تِ نِ یا نَ) [ ع. استبانه ]
۱- (مص ل.) پیدا شدن، آشکار گشتن، هویدا شدن.
۲- (مص م.) پیدا کردن، آشکار کردن.
۳- به جای آوردن، دانستن، شناختن.
۴- (اِمص.) هویدایی، ظهور.

دیدگاهتان را بنویسید