دیوان حافظ – به آب روشن می عارفی طهارت کرد

به آب روشن می عارفی طهارت کرد

به آبِ روشنِ می عارفی طهارت کرد
عَلَی الصَّباح، که میخانه را زیارت کرد

همین که ساغرِ زَرّینِ خور، نهان گردید
هِلال عید به دورِ قدح اشارت کرد

خوشا نماز و نیازِ کسی که از سرِ درد
به آبِ دیده و خونِ جگر طهارت کرد

امام خواجه، که بودش سرِ نمازِ دراز
به خونِ دخترِ رَز خرقه را قِصارت کرد

دلم ز حلقهٔ زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد

اگر امامِ جماعت طلب کند امروز
خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد







  دیوان حافظ - یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

که آگه است که کاووس و کی کجا رفتند
که واقف است که چون رفت تخت جم بر باد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

گورن

(رَ) (اِ.) [ تر - جغتابی ]
۱- حلقه‌ای که لشکری در گرد چیزی تشکیل دهد.
۲- نوعی اردوگاه که به وسیله گردونه‌هایی - که به شکل دایره تنظیم کنند - سنگربندی شود.

دیدگاهتان را بنویسید