دیوان حافظ – بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد

بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد

بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
که تابِ من به جهان، طُرِّهٔ فلانی داد

دلم خزانهٔ اسرار بود و دستِ قضا
درش بِبَست و کلیدش به دل‌سِتانی داد

شکسته‌وار به درگاهت آمدم، که طبیب
به مومیاییِ لطفِ توام، نشانی داد

تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و یاریِ ناتوانی داد

برو معالجهٔ خود کن ای نصیحت‌گو
شراب و شاهدِ شیرین، که را زیانی داد؟

گذشت بر منِ مسکین و با رقیبان گفت
دریغ، حافظِ مسکینِ من، چه جانی داد






  شاهنامه فردوسی - خوان دوم يافتن رستم چشمه آب
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

ابرقدرت

(اَ بَ. قُ رَ) (ص مر.) قدرتی که از دیگر قدرت‌ها قوی تر باشد. در اصطلاح سیاسی، کشور یا کشورهایی هستند که از نظر قدرت صنعتی و نظامی از کشورهای دیگر قوی ترند و بر صحنه سیاست بین المللی فرمانروایی دارند.

دیدگاهتان را بنویسید