دیوان حافظ – بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد

بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد

بلبلی خونِ دلی خورد و گلی حاصل کرد
بادِ غیرت به صدش خار پریشان‌دل کرد

طوطیی را به خیالِ شکری دل‌خوش بود
ناگَهَش سیلِ فنا نقشِ اَمَل، باطل کرد

قُرَّةُ الْعینِ من آن میوهٔ دل یادش باد
که چه آسان بشد و کارِ مرا مشکل کرد

ساروان بارِ من افتاد، خدا را مددی
که امیدِ کَرَمَم همرهِ این مَحمِل کرد

رویِ خاکیّ و نمِ چشمِ مرا خوار مدار
چرخ فیروزه طرب‌خانه از این کَهگِل کرد

آه و فریاد که از چشمِ حسودِ مهِ چرخ
در لحد، ماهِ کمان‌ابرویِ من منزل کرد

نزدی شاه‌رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم؟ بازی ایام مرا غافل کرد






  دیوان حافظ - دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

در کار خود زمانه ز ما ناتوان تر است
با ناتوان تر از تو چه باشد جدال تو؟
«رهی معیری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

کشکرک

(کَ کَ رَ) (اِ.) پرنده‌ای است از راسته سبکبالان جزو دسته دندانی نوکان از تیره کلاغ‌ها که در اکثر نقاط کره زمین یافت می‌شود. کشکرک دمی دراز دارد. رنگ پرهایش سیاه و سفید است. پرنده‌ای چابک و موذی و مزور است و خوراکش دانه و میوه و حشرات و گوشت و تخم مرغان دیگر می‌باشد. زیر سینه ماده آن سفید رنگ است. وی لانه اش را روی درختان بزرگ نزدیک آبادی‌ها بنا می‌کند. گاهی هم برخی صداها را تقلید می‌کند؛ زاغی، قشقره، زاغ پیسه، زاغ دو رنگ. زاغ سیاه سفید، عقعق، عکعک، عکه، کراک نیز نامیده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید