دیوان حافظ –  ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند

ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند

ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیثِ قند
مشتاقم از برای خدا یک شِکَر بخند

طوبی ز قامتِ تو نیارد که دَم زند
زین قصّه بگذرم که سخن می‌شود بلند

خواهی که برنخیزدت از دیده رودِ خون
دل در وفایِ صحبتِ رودِ کسان مَبَند

گر جلوه می‌نمایی و گر طعنه می‌زنی
ما نیستیم معتقدِ شیخِ خودپسند

ز آشفتگیِ حالِ من آگاه کِی شود؟
آن را که دل نگشت گرفتارِ این کمند

بازارِ شوق گرم شد آن سروْقد کجاست؟
تا جانِ خود بر آتش رویش کُنم سپند

جایی که یارِ ما به شِکَرخنده دَم زند
ای پسته کیستی تو، خدا را به خود مخند

حافظ چو تَرکِ غمزهٔ تُرکان نمی‌کنی
دانی کجاست جای تو؟ خوارزم یا خُجَند





  شاهنامه فردوسی - پادشاهى طهمورث ديوبند سى سال بود
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

کوکله

(کَ کَ لَ یا لِ) (اِ.) شانه به سر، هدهد.

کوکنار

(کُ) (اِمر.) غوزه خشخاش که از آن تریاک گیرند.

کوکو

(اِ.) غذایی که از سرخ کردن سبزی‌ها، سیب زمینی با تخم مرغ تهیه می‌شود.

کوکو

(اِ.) فاخته، آواز و صدای فاخته.

کوکوز

(اِ.) نوعی از پارچه ابریشمین زر - دوزی.

کوکی

(ص.) دارای کوک به عنوان وسیله تنظیم مثل ماشین، ساعت، عروسک و...

کوی

(اِ.)
۱- محله، برزن.
۲- مجموعه‌ای از ساختمان‌های مسکونی واقع در یک نقطه معین: کوی دانشگاه.
۳- راه فراخ و گشاد، گذر.

کویر

(کَ) (اِ.)
۱- زمین وسیع و شوره زار.
۲- شیر ژیان.

کویز

(کَ) (اِ.)
۱- کنج و گوشه خانه.
۲- پیمانه.

کویستن

(کَ وِ تَ) (مص م.) کوفتن، کوفتن غله یا چیز دیگر.

کویسته

(کَ وِ تَ یا تِ) (ص مف.) غله کوفته شده.

کویش

(کَ) (اِ.) = کویشه. گویس. گویش. گویشه: ظرف دوغ و ماست.

کویله

(کَ) (اِ.) موی میان سر، کاکل.

کپ

(کَ) (اِ.) بیرون و اندرون دهان.

کپ آمدن

(کَ مَ دَ) (مص ل.) (عا.) حال مرغی است که می‌خواهد بچه بگذارد.

کپان

(کَ) [ معر. ] (اِ.) نک قپان.

کپر

(کَ پَ) (اِ.) آلونگ، خانه‌ای که از نی و حصیر ساخته باشند.

کپره

(کَ پَ رِ) (اِ.) (عا.) = کبره: چرکی که روی اشیاء بندد.

کپسول

(کَ) [ فر. ] (اِ.)
۱- غشا یا پوشش یا ساختار دیگری که بافت یا اندامی را دربر - می‌گیرد.
۲- پوشش لعاب مانندی معمولاً از جنس پلی ساکارید که لایه‌ای محافظ به دور برخی باکتری‌ها می‌سازد، پوشینه. (فره).
۳- دارویی که دارای ...

کپل

(کَ پَ) (اِ.) (عا.) کفل، سرین.


دیدگاهتان را بنویسید