دیوان حافظ – اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد

اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد

اگر نه باده غمِ دل ز یادِ ما بِبَرَد
نهیبِ حادثه بنیادِ ما ز جا بِبَرَد

اگر نه عقل به مستی فروکَشَد لنگر
چگونه کَشتی از این وَرطِهٔ بلا ببرد

فغان که با همه کس غایبانه باخت فلک
که کس نبود که دستی از این دَغا ببرد

گذار بر ظلمات است، خِضْرِ راهی کو؟
مباد کآتش محرومی آبِ ما ببرد

دل ضعیفم از آن می‌کَشَد به طَرْفِ چمن
که جان ز مرگ به بیماریِ صبا ببرد

طبیبِ عشق منم باده دِه که این معجون
فَراغت آرد و اندیشهٔ خطا ببرد

بسوخت حافظ و کس حالِ او به یار نگفت
مگر نسیم پیامی خدای را ببرد






  شاهنامه فردوسی - خوان هفتم كشتن رستم ديو سپيد را
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

همچو موجم یک نفس آرام نیست
بسکه طوفان زا بود دریای دل
«رهی معیری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

اسپرت

(اِ پُ) [ انگ. ] ( اِ.)
۱- ورزش، انواع گوناگون ورزش.
۲- حالت غیررسمی لباس، کیف و غیره.
۳- ویژگی ماشینی که با تجهیزات و وسایلی تزیین شده باشد که مخصوص مسابقه‌است.

دیدگاهتان را بنویسید