دیوان حافظ – اگر روم ز پی‌اش فتنه‌ها برانگیزد

اگر روم ز پی‌اش فتنه‌ها برانگیزد

اگر روم ز پِی‌اش فتنه‌ها برانگیزد
ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

و گر به رهگذری یک دَم از وفاداری
چو گَرد در پِی‌اش افتم چو باد بُگْریزد

و گر کنم طلبِ نیم بوسه صد افسوس
ز حُقِّهٔ دهنش چون شکر فرو ریزد

من آن فریب که در نرگسِ تو می‌بینم
بس آبروی که با خاک ره برآمیزد

فراز و شیب بیابان عشق، دامِ بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد

تو عمر خواه و صبوری که چرخِ شعبده باز
هزار بازی از این طُرفه‌تر برانگیزد

بر آستانهٔ تسلیم سر بِنِه حافظ
که گر ستیزه کنی، روزگار بستیزد





  دیوان حافظ - سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

وزیری

(وَ) [ ع - فا. ]
۱- (ص نسب) منسوب به وزیر.
۲- (اِ.) ظرفی پهن کوچک تر از دوری.
۳- نوعی قطع کتاب به اندازه ۱۶*۵/۲۳ سانتی متر. ؛ ~ بزرگ نوعی کتاب در قطع ۲۰ * ۲۶ سانتی متر. ؛ ~ کوچک کتاب در قطع ۱۳*۲۰ سانتی متر.
۴- نوعی انجیر.

دیدگاهتان را بنویسید