دیوان حافظ – الا یا ایها الساقی ادرکأسا و ناولها

الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

به بویِ نافه‌ای کآخِر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها

به مِی سجّاده رنگین کُن گَرَت پیرِ مُغان گوید
که سالِک بی‌خبر نَبْوَد ز راه و رسمِ منزل‌ها

شبِ تاریک و بیمِ موج و گِردابی چنین هایل
کجا دانند حالِ ما سبک‌بارانِ ساحل‌ها؟

همهْ کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کَزو سازند مَحفل‌ها؟

حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ
مَتیٰ ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا وَ اَهْمِلْها
  دیوان حافظ - دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

جوانی بر سر کوچ است، دریاب این جوانی را
که شهری باز، نشناسد غریب کاروانی را
«نظامی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

الکتروسکپ

(اِ لِ تِ رُ کُ) [ فر. ] (اِ.) آلت آزمایش وجود الکتریسیته که تشکیل شده‌است از یک شیشه دهانه بسته که میله فلزی از دهانه چوپ پنبه آن عبور می‌کند و منتهی به دو باریکه زرورق فلزی است و مقداری آهک زنده در داخل شیشه (برای جذب بخار آب) قرار داده‌اند. هنگام آزمایش این دو ورقه زرورق از یکدیگر دور می‌شوند؛ الکترسکپ، الکتریسیته نما.

دیدگاهتان را بنویسید