دیوان حافظ – آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

آن که رخسارِ تو را رنگِ گل و نسرین داد
صبر و آرام توانَد به منِ مسکین داد

وان که گیسویِ تو را رسمِ تَطاول آموخت
هم تواند کَرَمَش دادِ منِ غمگین داد

من همان روز ز فرهاد طمع بُبریدم
که عنانِ دلِ شیدا به لبِ شیرین داد

گنجِ زر گر نَبُوَد، کُنجِ قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان، به گدایان این داد

خوش عروسیست جهان از رهِ صورت لیکن
هر که پیوست بدو، عمرِ خودش کاوین داد

بعد از این دستِ من و دامنِ سرو و لبِ جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

در کفِ غصه دوران، دلِ حافظ خون شد
از فراقِ رُخَت ای خواجه قوامُ الدین، داد








  شاهنامه فردوسی - كشته شدن ايرج بر دست برادران‏
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

طوطیان در شکرستان کامرانی می‌کنند
و از تحسر دست بر سر می‌زند مسکین مگس
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

افست

(اُ س ِ) [ انگ. ] (اِ.) = آفست: نوعی از چاپ که نوشته و عکس را بر سطح لاستیکی یک استوانه (سیلندر) گردان برمی گرداند و سپس آن را با فشار استوانه دیگر روی کاغذ چاپ می‌کنند. ماشین معمولی چاپ افست دارای سه استوانه‌است. در چاپ افست نخست آن چه را که باید چاپ شود بر روی صفحه‌ای فلزی به نام زینگ منتقل می‌کنند، سپس این صفحه را با مواد شیمیایی به طوری حساس می‌کنند که فقط نوشته‌ها و تصاویر آن مرکب چاپ را به خود می‌گیرد. صفحه فلزی حساس را به دور نخستین استوانه می‌پیچند؛ نوشته آن بر اثر فشار روی پوشش لاستیکی استوانه دوم برمی گردد. کاغذ سفید که متوالیاً به دور استوانه سوم می‌پیچد مطالب را از روی پوشش لاستیکی استوانه دوم می‌گیرد. سرعت کار ماشین‌های چاپ افست بیش از چاپ مسطح (حروفی) می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید