دیوان حافظ – آن کس که به دست جام دارد

آن کس که به دست جام دارد

آن کس که به دست، جام دارد
سلطانیِ جَم، مُدام دارد

آبی که خِضِر، حیات از او یافت
در می‌کده جو، که جام دارد

سررشتهٔ جان، به جام بگذار
کاین رشته از او نظام دارد

ما و مِی و زاهدان و تقوا
تا یار، سرِ کدام دارد

بیرون ز لبِ تو ساقیا نیست
در دور، کسی که کام دارد

نرگس همه شیوه‌های مستی
از چشمِ خوشت به وام دارد

ذکرِ رخ و زلف تو دلم را
وردی‌ست که صبح و شام دارد

بر سینهٔ ریشِ دردمندان
لعلت نمکی تمام دارد

در چاهِ ذَقَن چو حافظ ای جان
حُسنِ تو دو صد غلام دارد








  شاهنامه فردوسی - بخش كردن فريدون جهان را بر پسران
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

خاک پاک آن تهی دستم که چون ابر بهار
بر سر عالم فشاند هر چه پیدا می کند
«رهی معیری»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

نخود

(نُ خُ)
۱- گیاهی است از تیره سبزی - آساها (پروانه واران) و از دسته پیچی‌ها و یکساله. این گیاه دارای گونه‌های مختلف است. دانه‌های رسیده اش مصرف غذایی دارد.
۲- واحدی است برای وزن. ؛ دنبال ~سیاه فرستادن کسی را به بهانه‌ای از مجلس دور کردن. ؛~ هر آش شدن کنایه از: خود را داخل هر جایی یا هر گروهی کردن.

دیدگاهتان را بنویسید