دیوان حافظ – آن کس که به دست جام دارد

آن کس که به دست جام دارد

آن کس که به دست، جام دارد
سلطانیِ جَم، مُدام دارد

آبی که خِضِر، حیات از او یافت
در می‌کده جو، که جام دارد

سررشتهٔ جان، به جام بگذار
کاین رشته از او نظام دارد

ما و مِی و زاهدان و تقوا
تا یار، سرِ کدام دارد

بیرون ز لبِ تو ساقیا نیست
در دور، کسی که کام دارد

نرگس همه شیوه‌های مستی
از چشمِ خوشت به وام دارد

ذکرِ رخ و زلف تو دلم را
وردی‌ست که صبح و شام دارد

بر سینهٔ ریشِ دردمندان
لعلت نمکی تمام دارد

در چاهِ ذَقَن چو حافظ ای جان
حُسنِ تو دو صد غلام دارد








  دیوان حافظ - حال دل با تو گفتنم، هوس است
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

هر کس به ما کند ستمی، همچو عاجزان
دیوان خود به آه سحر می‌بریم ما
«صائب تبریزی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید

مرزه

(مَ زِ) (اِ.) گیاهی است یکساله از تیره نعناعیان که دارای ساقه‌های متعدد و به رنگ مایل به قرمز است. برگ‌های آن نرم و متقابل و تقریباً بدون دمبرگ و باریک و نوک تیز و پوشیده از کرک و دارای تارهای غده‌ای فراوان اسانس دار است. این گیاه در ایران جزو سبزی‌های خوراکی است.

دیدگاهتان را بنویسید