دیوان حافظ –  نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

نقدها را بُوَد آیا که عَیاری گیرند؟
تا همه صومعه‌داران پیِ کاری گیرند

مصلحت‌دیدِ من آن است که یاران همه کار
بِگُذارَند و خَمِ طُرِّهٔ یاری گیرند

خوش گرفتند حریفان سرِ زلفِ ساقی
گر فَلَکْشان بِگُذارَد که قراری گیرند

قوَّتِ بازویِ پرهیز به خوبان مفروش
که در این خیل حِصاری به سواری گیرند

یا‌رَب این بَچِّهٔ تُرکان چه دلیرند به خون
که به تیرِ مُژه، هر لحظه شکاری گیرند

رقص بر شعرِ تر و نالهٔ نِی خوش باشد
خاصه رقصی که در آن دستِ نگاری گیرند

حافظ اَبنایِ زمان را غمِ مسکینان نیست
زین میان گر بتوان به که کناری گیرند


  دیوان حافظ - ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالی‌ست
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن
ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

آگو

(اِ.) نک آکو.

آگور

(اِ.) خشت پخته، آجر.

آگورگر

(گَ) (ص فا.) آجرپز.

آگوش

(اِ.) آغوش، بغل.

آگون

(ص.) نگون، واژگون: سرآگون.

آگپ

(گُ) (اِ.) نک آکپ.

آگیشیدن

(دَ) آویختن، پیچیدن.

آگیم

(اِ.) کم غربال.

آگین

۱ - (اِ.) پُر، انباشته.
۲- در ترکیب با کلمات به معنی آلوده، انباشته، اندوده می‌آید: زهرآگین، گوهرآگین.

آی

(صت.) حرف ندا.

آی

(اِصت.)
۱- کلمه‌ای است نشانه درد.
۲- کلمه‌ای است نشانه حسرت و دریغ.

آی کیو

[ انگ. ]IQ (اِ.) بهره هوشی (روان - شناسی).

آی. سی

[ انگ. ]I.C (اِ.) شبکه به هم پیوسته‌ای از عنصرهای فعال و غیرفعال که در یک لایه نیمه هادی مجتمع شده‌است و همراه با چند قطعه هم جوار می‌تواند کار یک مدار کامل الکترونیکی را انجام دهد، مدار مجتمع.

آی. سی. یو

[ انگ. ]I.C.U (اِ.) بخش مراقبت‌های ویژه در بیمارستان که وضعیت بیمار را در هر لحظه نشان می‌دهد.

آی. یو. دی

[ انگ. ]I.U.D (اِ.) وسیله‌ای جهت جلوگیری از بارداری که در رحم زن قرار می‌دهند.

آیا

(ادات استفهام) کلمه‌ای است که بدان کلمه طلب دانستن و استفهام کنند.

آیات

[ ع. ] (اِ.) جِ آیه.
۱- نشانه‌ها، علامت‌ها.
۲- آیه‌های قرآن. ؛ ~متشابه آیاتی از قرآن که مقصود از آن‌ها کاملاً روشن نیست و قابل تأویل است. ؛ ~محکمه آیاتی از قرآن که مقصود آن‌ها روشن است ...

آیان

۱ - (ص فا.) در حال آمدن.
۲- (اِ.) بدیهه، آمده.

آیبک

(بَ) [ تُر. ] (اِ.)۱ - یک ماه تمام.
۲- معشوق.

آیت

(یَ) [ ع. ] (اِ.)۱ - نشانه، علامت.
۲- معجزه.
۳- دلیل، برهان.
۴- هر یک از جمله‌های قرآن که با هم تشکیل یک سوره را می‌دهند.
۵- اعجوبه.
۶- عبرت. ج. آیات.


دیدگاهتان را بنویسید