دیوان حافظ – درد ما را نیست درمان الغیاث

درد ما را نیست درمان الغیاث

دردِ ما را نیست درمان الغیاث
هجرِ ما را نیست پایان الغیاث

دین و دل بردند و قَصدِ جان کنند
الغیاث از جورِ خوبان، الغیاث

در بهایِ بوسه‌ای جانی طلب
می‌کنند این دلسِتانان الغیاث

خونِ ما خوردند این کافَردلان
ای مسلمانان چه درمان؟ الغیاث

هم‌چو حافظ روز و شب بی‌خویشتن
گَشته‌ام سوزان و گریان الغیاث



  شاهنامه فردوسی - آگاه شدن مهراب از كار دخترش
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

خون گریه می‌کند در و دیوار روزگار
دیگر کدام خانه برانداز می‌رسد؟
«صائب تبریزی»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

نماز خفتن

(~ خُ تَ) (اِمر.) نماز عشاء.

نماز پسین

(نَ زِ پَ) (اِمر.) نماز عصر.

نماز پیشین

(~ پِ) (اِمر.) نماز ظهر.

نمازخانه

(~. نِ) (اِمر.)
۱- جایی که در آن نماز خوانند.
۲- محلی در کلیسا یا کاخ مسیحیان که برای خواندن دعا اختصاص دهند.

نمازگزاردن

(~. گُ دَ) (مص ل.) به جای آوردن نماز.

نمازی

(~.) (ص نسب.)
۱- نماز گزارنده.
۲- پاک، پاکیزه.

نمام

(نَ مّ) [ ع. ] (ص.) سخن چین، غماز.

نماهنگ

(نَ هَ) (اِمر.) تصویر و قطعه‌ای موسیقی با یا بدون کلام که در هم تلفیق شده باشد.

نمایان

(نَ) (ص فا.) ظاهر، هویدا، آشکار.

نمایاندن

(نَ دَ) (مص م.) نشان دادن، آشکار ساختن.

نمایش

(نَ یا نُ یِ) (اِمص.)
۱- چیزی را به تماشا گذاشتن.
۲- تئاتر.

نمایشنامه

(نَ یِ مِ) (اِمر.) نوشته‌ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود؛ پیس.

نمایشگاه

(نَ یِ) (اِمر.) جایی که کالاهای بازرگانی، صنعتی یا محصولات کشاورزی به نمایش گذارده شود.

نماینده

(نُ یا نَ یَ دِ) (ص فا.)
۱- نشان دهنده.
۲- وکیل مردم در مجلس.
۳- کسی که از طرف کس دیگر برای مذاکره در امری یا انجام کاری معین شده باشد.

نمایندگی

(نُ یا نَ یَ دِ) (حامص.)
۱- عامل بودن،
۲- وکالت در مجلس.
۳- آژانس.

نمایه

(نَ یِ) (اِ.) فهرستی (از آگاهی‌های کتاب شناسی یا مراجع و مآخذ) که معمولاً براساس حروف الفبایی در پایان یا آغاز کتابی مرتب شده باشد.

نماییدن

(نَ دَ) (مص م.) نمودن، نشان دادن.

نمد

(نَ مَ) [ په. ] (اِ.) فرش مانندی که از مالیدن پشم و کرک درست می‌شود.

نمدزین

(~.) (اِمر.) نمدی که بر پشت اسب و زیر زین افکنند. تکلتو و آدرم و آدرمه نیز گویند.

نمدمال

(~.)(ص فا.)کسی که شغلش درست کردن نمد است.


دیدگاهتان را بنویسید