دیوان حافظ – خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست

خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست؟
ساقی کجاست، گو سببِ انتظار چیست؟

هر وقتِ خوش که دست دهد مغتنم شمار
کس را وقوف نیست که انجامِ کار چیست

پیوندِ عمر بسته به مویی‌ست هوش دار
غمخوارِ خویش باش، غم روزگار چیست؟

معنیِ آبِ زندگی و روضهٔ ارم
جز طَرفِ جویبار و میِ خوشگوار چیست؟

مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
ما دل به عشوهٔ که دهیم اختیار چیست؟

راز درونِ پرده چه داند فلک، خموش
ای مدعی نزاعِ تو با پرده‌دار چیست؟

سهو و خطایِ بنده گَرَش اعتبار نیست
معنیِ عفو و رحمتِ آمُرزگار چیست؟

زاهد شرابِ کوثر و حافظ پیاله خواست
تا در میانه خواستهٔ کردگار چیست

  دیوان حافظ - آن که از سنبل او غالیه تابی دارد
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید

ای دوست به كام دشمنانم كردی
بودم چو بهار چون خزانم كردی
«حافظ»

فرهنگ معین

واژه مورد نظر خود را جستجو کنید
جستجوی واژه

لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

کاپوچینو

(پُ نُ) [ ایتا. ] (اِ.) نوعی قهوه که به همراه شیر داغ صرف شود.

کاپیتال

[ فر. ] (اِ.) سرمایه، ثروت، دارایی.

کاپیتالیسم

[ فر. ] (اِ.)
۱- سرمایه داری.
۲- تفوق سرمایه داران در امور صنعتی.

کاپیتان

[ فر. ] (اِ.)
۱- سروان، فرمانده.
۲- خلبان.
۳- ناخدا.
۴- رهبر یک تیم ورزشی، سر ی ا ر (فره).

کاپیتولاسیون

(تُ) [ فر. ] (اِ.) حقی که به اتباع بیگانه در مملکتی دهند مبنی بر این که اگر در آن کشور جرمی مرتکب شدند در محاکم خود آن کشور محاکمه نشوند بلکه در محکمه‌های مربوط به دولت خود محاکمه شوند.

کاپیچ

(ص فا. اِ.)
۱- لفافه‌ای که زردوزان برای قماش سازند.
۲- دسته و بسته.

کاچ

(اِ.)
۱- آبگینه.
۲- شیشه ساییده شده که کاسه گران روی طبق و کاسه ناپخته مالند.

کاچ

(اِ.) تارک سر، فرق سر. کاج و کاچک نیز گویند.

کاچار

(اِ.) آلات و ادوات، اسباب خانه.

کاچال

(اِ.) ضروریات، وسایل خانه از هر چیز.

کاچه

(چِ) (اِ.)
۱- چانه و زنخ.
۲- خوشی، طرب. کچول هم گفته شده.

کاچول

(اِ.) حرکت و جنبش سرین هنگام رقص.

کاچی

(اِ.) غذایی شبیه حلوا که از شکر و آرد و روغن درست کنند.

کاچیک

(اِ.) شیره انگور، شیره مویز.

کاژ

(ص.) لوچ و احول.

کاک

(اِ.)
۱- مرد.
۲- مردمک چشم.
۳- هر چیز خشکیده و باریک.
۴- میان تهی.

کاک

(اِ.) سر زبان، نوک زبان.

کاک

(اِ.) نانی که از آرد خشکه با روغن و شیر پزند.

کاکا

(اِ.)
۱- برادر بزرگتر.
۲- غلام.

کاکا

(اِ.)
۱- مربی خان زادگان، لله بزرگ - زادگان، اتابیک.
۲- غلامی قدیمی که در خانه پیر شده باشد.


دیدگاهتان را بنویسید